چگونه؟
چگونه فراموشت کنم ، تو را
که از خرابه های هرزگی
به قصر سپید عشق هدایتم کردی
عاشقی بی قرار و یاری باوفا برای خویش ساختی
آهو بره ای شدی که دوستی گرگ را پذیرفتی
و برای اشکهای او شانه هایت را ارزانی داشتی
و با صداقت عاشقانه ات دلش را به درد آوردی